آیا گناهان کبیره و گناهان صغیره، در قرآن آمده است؟ لطفاً این گناهان را نام ببرید. آیا گناهان کبیره بخشوده میشود؟
پاسخ: قرآن در آیات متعددی از گناهان، با توصیف و تقسیم بندی، یاد کرده است. در این آیات، گناهان سنگینتر با وصف "کبیره" و گناهان دیگر ـ که از نظر شدت و زشتی به دستة اول نمیرسند ـ با اوصاف "صغیره" (کهف،49)، "سیئة" (نسأ،31)، و "لَمَمْ" یاد شدهاند. "لَمَمْ" به معنای کارهای کوچک و بیاهمیت است که در آیة 32 سورة نجم آمده است: "الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَغرَ الاْ ?ًِثْمِ وَالْفَوَ َحِشَ إِلآ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَ َسِعُ الْمَغْفِرَة...; همانها که از گناهان بزرگ و اعمال زشت دوری میکنند، جز گناهان صغیره ]که گاه به آن آلوده میشوند[; آمرزش پروردگار تو گسترده است..."
از این آیه و آیات مشابه (مانند آیة 31 نسأ) استفاده میشود که خدای متعال به کسانی که از گناهان کبیره دوری میکنند، ولی گاه بر اثر لغزشهایی در دام گناهان صغیره گرفتار میشوند، دربارة گناهان صغیرة آنها، وعدة گذشت و عفو داده است.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 3، ص 398ـ399، دارالکتب الاسلامیة.)
"گناهان کبیره"، بر اساس روایات اهل بیت: گناهانی است که در قرآن تنها به نهی از آنها اکتفا نشده، بلکه به دنبال ذکر آنها، تهدید به عذاب دوزخ نیز آمده است: در روایتی از امام صادقمیخوانیم: "الکبائر، التی اوجب الله ـ عزّوجل علیها النار(274 معمای قرآنی، محمدحسین قاسمی، ص 75، نشر روح.) ; گناهان کبیره، گناهانی است که خداوند مجازات آتش را برای آنها مقرّر داشته است." مضمون این حدیث از امام باقر و امام رضا8 روایت شده است.(همان، حدیث 6608 و تفسیر نورالثقلین، ذیل آیه.)
در روایات، تعداد کبائر گوناگون نقل شده است; در برخی تعداد آنها هفت و در برخی بیست و در برخی هفتاد و... آمده است(ر.ک: تفسیر نمونه، ج 2، ص 399ـ400، میزان الحکمه، باب 1374.) این اختلافها به جهت درجهبندی گناهان کبیره(تفسیر نمونه، همان.) و یا تأکید بر برخی از آنها به تناسب مقتضای حال مخاطبان است.
گذشته از تقسیمبندیهای موجود بین گناهان در آیات و روایات، در تقسیمبندی دیگری، معنای نسبی، ارائه شده است، بدین معنا که گناهان صغیره در شرایط خاص به گناهان کبیره تبدیل میشوند.
برخی از این شرایط عبارتند از: اصرار بر گناه: در روایتی از امام صادقمیخوانیم; "لاصغیرة مع الاصرار(اصول کافی، ج 2، ص 288; تفسیر نمونه، ج 3، ص 401.) ; هیچ گناهی با تکرار صغیره نیست." کوچک شمردن گناه: امیرمؤمنان علی: فرموده: "سختترین گناه در نظر خدای سبحان گناهی است که گنهکار آن را ناچیز انگارد." (اشدّ الذنوب عندالله سبحانه ذنب استهان به راکب)(میزان الحکمه، حدیث 6562.)
مسرّت و خوشحالی از گناه: از پیامبر اکرمنقل است که فرموده: "هر کس گناهی کند در حالی که خندان باشد، در آتش وارد میشود در حالی که گریان است."(تفسیر نمونه، ج 3، ص 402.) امام زینالعابدینفرمود: "از شادمانی به گناه بپرهیز; زیرا شاد شدن از گناه بدتر از ارتکاب آن است."(میزان الحکمه، حدیث 6570 / برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه، ج 3، ص 401 و 402.)
ـ قرآن کریم از گناهان بسیاری یاد کرده است که شماری از آنها جزو گناهان کبیره است، مانند: شرک به خدا; یأس و ناامیدی از رحمت خدا، قتل و جنایت، خوردن مال یتیم، رباخواری و...(ر.ک: نسأ / 12 و 33 و 48 و 93 و یوسف، 87 و آلعمران، 130، بقره، 276 و...)
بیان تفصیلی گناهان و نقل روایات مربوط، از مجال این پاسخنامه فراتر است، از این رو به نقل یک روایت در این خصوص، بسنده کرده شما را به منابعی که در این باره تحریر شده است، ارجاع میدهیم.
علامه مجلسی، به نقل از "عیون اخبار الرضا7"، روایتی از عبدالعظیم حسنی از امام رضا7 از جدّ بزرگوارش امام صادقنقل میکند که شخصی به نام عمرو بصری بر امام صادقوارد میشود و پس از عرض سلام و ادای احترام، خدمت آن حضرت مینشیند و به تلاوت این آیه شریفه مشغول میشود: "وَ الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَغرَ الاْ ?ًِثْمِ وَ الْفَوَ َحِش;(شوری،37); سپس سکوت اختیار میکند. امام فرمود: چرا سکوت کردی؟ عرض کرد: دوست دارم گناهان کبیره را از کتاب خدا بدانم! حضرت فرمود: بله; ای عمرو! بزرگترین گناهان کبیره، شرک به خداست، خدای تبارک و تعالی، میفرماید: "إِنَّهُو مَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَغهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّـَـلِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ ;(مائده،72); به درستی که هر کس به خدا شرک آورد، قطعاً خدا بهشت را بر او حرام ساخته و جایگاهش آتش است و برای ستمکاران یاورانی نیست." پس از آن ناامیدی از رحمت خداست; چرا که خدای عزّ و جّل میفرماید: "لاَ یَاْیْ ?‹َسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلآ الْقَوْمُ الْکَـَفِرُونَ ;(یوسف،87); ...و از رحمت خدا نومید نباشید; زیرا جز گروه کافران، کسی از رحمت خدا نومید نمیشود." و ]پس از آن[ ایمن دانستن خود از مکر ]و مجازات[ خدا; چرا که خداوند میفرماید: "فَلاَ یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلآ الْقَوْمُ الْخَـَسِرُونَ ;(اعراف،99) آیا از مکر خدا خود را ایمن دانستید؟ ]با آن که[ جز مردم زیانکار ]کسی[ خود را از مکر خود ایمن نمیداند."
و از جملة آنها عاق والدین است; چرا که خدای عزّ و جّل عاق را جبار و شقی قرار داده است. ]خدا در آیة 32 سورة مریم میفرماید: "و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است."[
و کشتن انسانی که خدا آن را جایز نداسته مگر به حق; چرا که خدای عزّ و جّل میفرماید: "فَجَزَآؤُهُو جَهَنَّمُ خَـَـلِدًا فِیهَا...;(نسأ،93); و هر کس عمداً مؤمنی را بکشد، کیفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود، و خدا بر او خشم میگیرد و لعنتش میکند و عذابی بزرگ برایش آماده ساخته است و نسبت ناروا به زنان شوهردار; چرا که خدای ـ تبارک و تعالی ـ میفرماید: "...لُعِنُواْ فِی الدُّنْیَا وَ الاْ ?َخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ;(نور،23) بیگمان کسانی که به زنان پاکدامن بیخبر ]از همه جا[ و با ایمان، نسبت زنا میدهند، در دنیا و آخرت لعنت شدهاند، و برای آنها عذابی سخت خواهد بود."
و خوردن ظالمانة مال یتیم، به جهت گفته خدای عزّ و جّل: "إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا ;(نسأ،10) در حقیقت کسانی که اموال یتیم را به ستم میخورند، جز این نیست که آتشی در شکم خود فرو میبرند و به زودی در آتش فروزان درآیند."
و فرار از جنگ; چرا که خدای عزّ و جّل میفرماید: "وَمَن یُوَلِّهِمْ یَوْمَغذٍ دُبُرَهُوَّ...;(انفال،16) و هر که در آن هنگام ]جنگ[ به آنان پشت کند ـ مگر آن که ]هدفش[ کنارهگیری برای نبردی ]مجدّد[ یا پیوستن به جمعی ]دیگر از همرزمانش[ باشد ـ قطعاً به خشم خدا گرفتار خواهد شد، و جایگاهش دوزخ است و چه بد سرانجامی است."
و رباخواری; چرا که خدای عزّ و جّل، میفرماید: "الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَوَاْ لاَ یَقُومُونَ إِلآ کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَـَنُ مِنَ الْمَسِّ;(بقره،275); کسانی که ربا میخورند، ]از گور[ برنمیخیزند، مگر مانند برخاستن کسی که شیطان بر اثر تماسّ، دیوانهاش کرده است... ."
و سحر; زیرا خداوند عزّ و جّل میفرماید: "وَ لَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَغهُ مَا لَهُو فِی الاْ ?َخِرَةِ مِنْ خَلَـَق;(بقره،102);...و مسلماً میدانستند، هر کس خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهرهای نخواهد داشت... ."
و زنا; زیرا خداوند عزّ و جّل میفرماید: "وَمَن یَفْعَلْ ذَ َلِکَ یَلْقَ أَثَامًا # یُضَـَعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَـَمَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِی مُهَانًا # إِلآ مَن تَاب;(فرقان،68ـ70);...و هر کس چنین کند ]مرتکب این عمل زشت گردد[ مجازات سختی خواهد دید. عذاب او در قیامت مضاعف میگردد و همیشه با خوار در آن خواهد ماند، مگر کسانی که توبه کنند."
و قسمی که او را در گناه فرو ببرد; چرا که خدای عزّ و جّل میفرماید: "إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَیْمَـَنِهِمْ ثَمَنًا قَلِیلاً أُوْلَغکَ لاَ خَلَـَقَ لَهُمْ فِی الاْ ?َخِرَة;(آلعمران،77); کسانی که پیمان الهی و سوگندهای خود ]به نام مقدس او[ را به بهای ناچیزی میفروشند، آنها بهرهای در آخرت نخواهند داشت."
و خیانت; خدای عزّ و جّل میفرماید: "وَمَن یَغْلُلْ یَأْتِ بِمَا غَلَّ یَوْمَ الْقِیَـَمَة;(آلعمران،161); و هر کس خیانت کند، روز رستاخیز، آنچه را در آن خیانت کرده با خود ]به صحنة محشر[ میآورد... ."
نپرداختن زکات واجب; چرا که خدای متعال میفرماید: "فَتُکْوَیَ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُم;(برائت،35);...و با آن صورتها و پهلوها و پشتهایشان را داغ میکنند... ."
و شهادت باطل و کتمان شهادت; چرا که خداوند عزّ و جّل میفرماید: "وَ الَّذِینَ لاَ یَشْهَدُونَ الزُّور...; (فرقان،72); و کسانی که به باطل شهادت نمیدهند..." و "وَمَن یَکْتُمْهَا فَإِنَّهُوَّ ءَاثِمٌ قَلْبُه;(بقره،283); و هر کس آن را کتمان کند، قلبش گنهکار است."
و شراب خواری; زیرا خداوند عزّ و جّل آن را برابر پرستش بتها قرار داده است. (مائده،90)
و ترک عمدی نماز; چرا که رسول خدا6 فرمود: "من ترک الصلاة متعمداً فقد بری من ذمّة الله وذمّة رسوله; هر کس نماز را عمداً ترک کند از ذمّه ]کنف عنایت[ خدا و رسولش خارج است. (و نیز سورة ماعون، 5 و مدثر، 39ـ42)
و عهد شکستن و قطع رحم; چرا که خداوند عزّ و جّل میفرماید: "أُوْلَغکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوَّءُ الدَّار;(رعد،25);...لعنت بر آنهاست و بدی ]و مجازات[ سرای آخرت."
پس عمرو از نزد امام خارج شد در حالی که بلند گریه میکرد و میگفت: هلاک شد کسی که به رأیش سخن میگوید و در فضل و علم با شما منازعه میکند.(بحارالانوار، ج 79، ص 6ـ8، حدیث 7.)
برخی از منابعی که در این باره میتوانید به آنها رجوع کنید:
ـ گناهان کبیره (2 جلد)، شهید آیت الله دستغیب، دفتر نشر اسلامی وابسته به جامعة مدرسین.
ـ ارزشها و ضدارزشها در قرآن، ابوطالب تجلیل، دفتر نشر اسلامی.
ـ اخلاق در قرآن، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران و...
اگر گنهکار از گناهان خویش توبة حقیقی کند و شرایط آن را به جای آورده خداوند از گناهان او در میگذرد که خود فرموده است: "یَـََّأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ تُوبُوَّاْ إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَیَ رَبُّکُمْ أَن یُکَفِّرَ عَنکُمْ سَیِّ ?‹َاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّـَتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الاْ ?َنْهَـَر;(تحریم،8) ای کسانی که ایمان آوردهاید، توبه کنید، توبة خالصی، امید است با این کار پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد کند..."
ارکان توبه در پنج چیز خلاصه میشود:
ترک گناه، ندامت، تصمیم بر ترک در آینده، جبران گذشته و استغفار.
از نظر قرآن کریم، شخص گناهکار، برای جبران نمودن کوتاهیهای گذشته باید (به دنبال توبه نمودن از گناه گذشته) در صدد اصلاح برآید: "فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُـلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ; (مائده، 39) امّا آن کس که پس از ستم کردن، توبه و جبران نماید، خداوند توبه او را میپذیرد; زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است." همچنین آیه 54 از سورة شریفة انعام در این زمینه وارد شده است.( برای آگاهی از شرایط توبة کامل (که عبارت است از: ندامت، عزم بر ترک گناه برای همیشه، جبران حقالله، جبران حقالناس، از بین بردن آثار گناه در وجود خود، عادت دادن نفس به عبادت) / ر.ک: میزان الحکمة، باب التوبه / الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور، جلال الدین سیوطی، ذیل آیه 8 سوره تحریم / کنزالعمال، ج 3، ص 508 و ج 4، ص 202 و 273. )
توبة نصوح، توبة خالصی است که برای همیشه انسان را از معصیت جدا کند و بازگشتی به گناه در آن نباشد.
خداوند در آیه هشتِ سوره تحریم میفرماید: "یَأیّها الذین ءَامنوا توبوا إلی اللّه توبةً نصوحاً; ای کسانی که ایمان آوردهاید، به درگاه خدا توبهای راستین کنید."
برخی گفتهاند: توبه نصوح، توبهای است که این چهار شرط را داشته باشد: 1. پشیمانی قلبی; 2. استغفار زبانی; 3. ترک گناه; 4. تصمیمِ عمل نکردن گناه در آینده.(ر.ک: نمونه، همان، ج 24، ص 289 ـ مجمعالبیان، مرحوم طبرسی، ج 10، ص 478، دارالمعرفة.)
توبه حقیقی هر وقت انجام پذیرد انشأالله مورد قبول خداوند واقع میشود. اما این قبول تا زمانی است که انسان ملک الموت را با چشم خویش نبیند و بعد از فرا رسیدن مرگ، توبه پذیرفته نخواهد شد "برای کسانیکه کارهای بد را انجام میدهند و هنگامیکه مرگ یکی از آنها فرا میرسد میگوید: الان توبه کردم توبه نیست; و نه برای کسانیکه در حالِ کفر از دنیا میروند; اینها کسانی هستند که عذاب دردناکی برایشان فراهم کردهایم" (نسأ/18)
در پایان توجه شما را به سخنی از حضرت علیجلب میکنم که فرمود: "ترک الذنب أهون من طلب التوبة; ترک کردن گناه راحتتر از توبه کردن است."(میزانالحکمه، محمدی ریشهری، ج 1، ص 554، مکتب الاعلام الاسلامیم) چون ممکن است: 1ـ فرصت توبه کردن پیدا نشود 2ـ توفیق توبه نیابد 3ـ فرصت و توفیق بیابد ولی توبهاش مورد قبول واقع نشود و... .
از همة گناهان چه کوچک و چه بزرگ، باید توبه کرد; چرا که گناهان کوچک چون در پیشگاه با عظمت پروردگار واقع میشود بسی بزرگ است. پیامبر گرامی اسلامفرمود: به بعضی از انبیا وحی شد که: "لا تنظروا إلی صغر الذّنْب و لکن انظروا إلی من اجترأتم; به کوچکی گناه نگاه نکنید، بلکه به ]بزرگی[ کسی بنگرید که نسبت به او گستاخی کردهاید."(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 77، ص 168.)
حضرت علیمیفرماید: "اشدّ الذنوب ما استخف به صاحبه; بزرگترین گناهان، گناهی است که مرتکب آن، آن را سبک بشمارد."(اخلاق اسلامی، محمد علی سادات، ص 163، سمت.)
از حضرت امام صادقروایت شده که فرمود: "اتقوا المُحقرات مِنَ الذّنوب فانّها لا تُغْفَر...;(بحارالانوار، ج 72، ص 345.) از گناهانی که کوچک و ناچیز شمرده میشوند، بپرهیزید که آمرزیده نمیشوند. پرسیدند: "محقرات" چیست؟ فرمود: آن است که کسی مرتکب گناه شود و بگوید: کاش همة گناهان من چنین بود".
در روایات متعددی از اهلبیت: آمده است که هر گاه کسی مرتکب گناهی شود هفت ساعت و یا صبح تا شامی به او مهلت داده میشود، پس اگر استغفار کند، نوشته نمیشود.(برای آگاهی بیشتر ر.ک: اصول کافی، شیخ کلینی، ج 2، باب 378 "الاستغفار من الذنب"، حدیث 1ـ5.)
امام باقر7 میفرماید: "التائب من الذنب کمن لا ذنب له...;(همان، باب 377، حدیث 9.) توبه کنندة از گناه مانند کسی است که اصلاً گناهی نکرده است..." در روایت دیگری از امام صادقمیخوانیم: "...توبه کننده با خدا ملاقات میکند، به گونهای که هیچ چیز نیست که در پیشگاه خدا گواهی بدهد که او چیزی از گناه را انجام داده است."(همان، حدیث 1.)
قرآن نیز در آیه 70 سورة فرقان، سخن از تبدیل سیئات به حسنات به میان آورده است: "مگر آنان که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل میکند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است."(و نیز بنگرید: رعد، 22 و هود، 114 و نسأ، 31 و...)
بنابراین، توبه اثری اساسی در بخشیده شدن انسان و محو گناه او دارد، هر چند بر اساس برخی روایات، آثار وضعی برخی گناهان در دنیا همچنان باقی خواهد ماند، مگر آن که انسان در رفع آثار آن بکوشد.(برای آگاهی بیشتر ر.ک: گناهشناسی، استاد محسن قرائتی، تنظیم و نگارش، محمد محمدی اشتهاردی، ص 315ـ328 "جبران گناه"، انتشارات پیام آزادی.)
نظرات شما عزیزان:
حسین
ساعت19:28---1 آذر 1391
سلام دوست عزیز..وبلاگ جالبی دارین..به ما هم سر بزن..اگه تمایل داشتین تبادل لینک کنیم..
یا علی..
موضوعات مرتبط: گناهان کبیره و صغیره، ،